اعظم صفایی : کمتر کسی است که مریم امیرجلالی بازیگر موفق ژانر طنز را با
بازی درخشانش در سریالهایی نظیر «خانه به دوش»، «تلخ وشیرین»،«متهم گریخت» و...
نشناسد. بازیگر توانمندی که این روزها جای او در سریالهای تلویزیونی خالی است اما
هنوز که هنوز است تماشگران از تماشای تکرار سریالهایی که اودر آنها ایفای نقش
کرده است لذت میبرند. به بهانه کم کاری این هنرمند مطرح ژانر طنز با او به گفتگو
نشستیم.
مریم امیرجمالی درباره وضعیت این روزهای سریالهای تلوزیونی
به خبرنگارحوزه تلویزیون دیباچه گفت: زمانی تلوزیون به دلیل ارائه سریالها و برنامههای
خوب وآموزنده فرهنگی مخاطبان زیادی داشت
اما در حال حاضر با هزینههای بالایی که پرداخت میشود سریالها فاقد محتوی شدهاند
و من نمیدانم مسئولین به دنبال چه هستند؛ آیا فکر میکنند این سریالها پرطرفدار
هستند. در حالیکه این چنین نیست چرا که امروز حتی علاقمندان قدیمی سریالهای
تلوزیونی راغب به تماشای تلوزیون نیستند اما متأسفانه هیچ وقت فرصت صحبت و پرسش از
مسئولین فراهم نمیشود.
وی در خصوص کمکاریهای
اخیر خود در عرصه بازیگری اظهار داشت: من در حال حاضر هیچ علاقهای به قبول
پیشنهادهایی که از سیما به من میشود ندارم. در این مدت چهار فیلمنامه به من دادند
و من هر چهار فیلمنامه را خواندم اما نپذیرفتم چرا که آدم آن کارها نبودم . من
دوست ندارم مقابل دوربین دلقک بازی درآورم و دوست دارم خودم باشم و خودم کار کنم.
فیلمنامههایی که در گذشته انتخاب کردم همه کارهای اساسی بودند که از شروع
تا پایان کاررا مردم دوست داشتند و خودم هم از بازی در آن کارها لذت بردم.
خیلی از اوقات بداهه کاری میکردم چرا که وقتی کار خوبی در اختیار فرد قرار میدهند
دوست دارد از خودش هم مایه بگذارد. به جرأت میتوانم بگویم بیشتر حرکات و صحبتهای
من در تمام سریالهایی که کار کردم بداهه بوده است.
وی افزود: متأسفانه امروز فیلمنامهها نه سر دارد و نه ته و
خنده دار است "برای منی که این همه سال نقش اول سریالهای ماه رمضان را بازی
میکردم در فیلمنامهای بازی کنم که نقش اول آن را به هنرپیشه آماتوری بدهند و من
هم در کنار ایشان نقش کمتری داشته باشم تا تنها بگویند مریم امیرجلالی در این
سریال بازی میکند". چنین چیزی پذیرفتنی نیست و دوست ندارم. خوشحالم از اینکه
هنوز مردم با خاطرات سریالهای من زندگی میکنند و با خبر هستم سریالهایی
نظیر" خانه به دوش"،" "چهاردیواری"، "چارخونه"
و "متهم گریخت" که به تازگی بازپخش میشود را بعد از این همه سال دوست
دارند و نگاه میکنند. اما مسئولین این مسائل را نمیبینند و درک نمیکنند.
این هنرمند ژانر طنز در خصوص این پرسش که به چه دلیل به
نسبت گذشته کمتر شاهد تولید سریالهای موفق در ژانر طنز هستیم گفت: به این علت که
طنز نویس خوب نداریم و آن عده هم مانند من هم که طنز نویس هستند کنار کشیدند.
البته یک عده فکر میکنند طنز نویس هستند که نیستند و تنها با تشکیلات و رابطه
وارد کار شدند. متأسفانه این امر و نبود سریالهای خوب در تلوزیون باعث بروز فاجعه
شده است فاجعهای که مردم ما را به طرف تماشای سریالهای بدآموز ترک سوق داده است.
چرا باید مسئولین این اجازه را به خود بدهند که مردم را گمراه کنند. من اهل سیاست
نیستم و علاقمند به سیاسی حرف زدن نیستم اما معتقدم ما باید بیشتر تلاش کنیم.
وی ادامه داد: اگر مسئولین با ماهواره مخالف هستند مشکلی
نیست این قانون کشور ماست و قانون هرچه بگوید باید رعایت کنیم. اما لازمه این کار
این است که برنامههای تلوزیونی را قوی تر کنید تا مردم جذب شوند. مردم نباید از
تلوزیون فراری شوند درحالیکه فراری شدهاند. تلوزیون مرده است و چیزی ندارد اما من
ایرانی باز هم حاضر هستم حتی برنامه آشپزی تلوزیون را ببینم اما سریالهای مزخرف
جم را نبینم، این را با تمام وجود میگویم و اهل شعار نیستم.
این هنرمند که مدتی در عرصه خوانندگی هم فعالیت داشت درخصوص
دلیل عدم فعالیت دوباره در این عرصه بیان کرد: برگزاری کنسرت هم مشکلات زیادی به
همراه دارد. آخرین کنسرت من در سال 1396
در سالن محک برگزار شد؛ ابتدا سالن وحدت را به ما دادند منتهی پس از مدتی
منصرف شدند و گفتند در تاریخ کنسرت ما مراسم سخنرانی پیش آمده است و این درحالی
بود که ما از دو ماه قبل سالن را رزرو کرده و خبر برگزاری کنسرت را داده بودیم
بنابراین کنسرت را به نفع بچههای محک در سالن محک اجرا کردیم. متأسفانه در
برگزاری کنسرت و فعالیت در این عرصه هم رابطه نقش مهمی دارد و کسی که پارتی دارد
با دبدبه وکبکبه در برج میلاد و تالار وحدت با کیفیت عالی مجوز اجرا میگیرد و کسی
که پارتی ندارد اذیت و آزار میشود و از خیر برگزاری کنسرت میگذرد.
وی در انتها ضمن ابراز تأسف ازشرایط نامساعد اقتصادی و
اجتماعی کشور اظهار داشت: این روزها وقتی شیر آب را باز میکنم برای خوزستان اشک
میریزم. در گذشته شرایط ما این گونه نبود و اغلب افراد زندگی خوبی داشتند؛ من
کارمند قبل از اینکه بازیگر بشوم هرسال به اروپا سفر میکردم . در آن زمان نه
باجی، نه حق حسابی و نه روابطی بود و من با همان حقوق هرسال سفر میکردم اما امروز
توان هیچ کاری را ندارم و اگر دخترم نبود برای دیدن دختر و نوههایم هم نمیتوانستم
به خارج از کشور بروم. اما جالب است زمانیکه برای خرید به سوپرمارکت میروم و از
گران شدن جنسی شکایت میکنم به من میگویند" شما بازیگران که وضعتان خوب
است" در حالیکه مردم باید بدانند همه بازیگران وضع خوبی ندارند و تنها
بازیگرانی که رابطه دارند و نورچشمی هستند پولشان از پارو بالا میرود و ماشینهای
آنچنانی سوار میشوند اما امثال ما تنها چیزی که داریم آبرواست.
من سی سال در وزارت
بازرگانی خدمت کردم و در حال حاضر حقوق بازنشستگی مختصری دارم و خوشبختانه اجاره
خانه ندارم ولی زمانی که غذا میخورم به فکر مردمی هستم که از لابه لای آشغالها
به دنبال غذا هستند؛ روی سخنم با مسئولین است که آیا تا به حال خود را به جای این
مردم گذاشتهاند یا خیر، در این شرایط زندگی مسئولین بهشت است یا جهنم؟ بخدا قسم
که جهنم است. سابق بر این به ما میگفتند "برو قوی شو اگر عزم زندگی داری که در
نظام طبیعت ضعیف پامال است" در آن زمان به این شعر میخندیدیم و میگفتیم
ضعیفی نداریم اما در حال حاضر نمیخندیم و به این شعر فکر میکنیم که چقدر زیبا
گفته شده است چرا که قوی درحال زندگی است اما ضعیف است که زندگی نمیکند. مردم
ایران در این شرایط همه مسائل را در خود میریزند و این در خود ریختن باعث بروز
این همه بیماری است. امیدوارم مسئولین گوش شنواتری پیدا کنند و ببینند زیر آسمان
کبود ایران افراد بسیاری گشنه سر به بالین میگذارند و بیماران بسیاری هستند که
برای درمان پولی ندارند. مسئولین محترم خودتان را جای این مردم بگذارید "به
جای اینکه کیف لویی ویتون دست زنان و دخترانتان بدهید به فکر مردم باشید؛ مردم ما
کیف لویی ویتون نمیخواهند حداقل نان و پنیر را ارزان کنید تا بتوانند غذایی
بخورند."
گفت وگو: اعظم صفایی